
به گزارش سراج24، مرکز گفتوگوی ادیان در ابتدا سال 1369 در معاونت بینالملل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تأسیس شد و پس از تشکیل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در سال 1375 در داخل این سازمان به کار خود ادامه داد. شروع گفتوگوهای دینی مرکز به صورت نشستهای مسیحیت ارتدوکس در یونان و روسیه و مسیحیت کاتولیک در واتیکان و اتریش ادامه یافت.
علیمحمد حلمی رئیس مرکز گفتوگوی ادیان و تمدنهای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و رایزن اسبق فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در سریلانکا و بریتانیا پس از گذشت نزدیک دو دهه از فعالیتهای این مرکز درباره نشستهای دو جانبه، کنفرانسها، اجلاسهای بینالمللی ادیان، وضعیت ادیان در جهان اسلام و ارتباط آن با دیگر جوامع، برنامههای مرکز گفتوگوی ادیان در نیمه دوم سال 94 مباحثی را در گفتوگو با فارس بیان کرد.
بخش نخست این مصاحبه از اینجا قابل مطالعه است، مشروح بخش دوم و پایانی گفتوگو با علیمحمد حلمی را در ادامه میخوانیم.
*آیا مصادیقی برای اتفاقات علیه فعالیتهای رسانهای ادیان مشاهده کردهاید و تصور میکنید علت این مخالفت ادیان برای فعالیتهای رسانهای چیست؟
-بله، خاطرم میآید در نشست یازده روزه مجمع عمومی شورای جهانی کلیساها که با حضور بیش از دو هزار و سیصد کشیش اروپایی به همراه سه کشور اسلامی ایران، اندونزی و مصر در کره دعوت شده بودیم، پشت درب ساختمان کنفرانس تعدادی مسیحی علیه شورای جهانی کلیساها در مخالفت با گفتگوهای دینی با غیر مسیحیها تظاهرات کرده بودند و تا روز آخر کنفرانس نیز به تحصن خود ادامه دادند و معتقد بودند که اهل نجات مسیحیان هستند و نباید با مسلمانان و دیگر ادیان گفتوگو کنند، دبیرکل همین کنفرانس به بنده گفت که اینها نظیر همین گروههای افراطی داعشی هستند!
خود واتیکان هم به دلیل برخی ترسهایی که از ایجاد فشار علیه مسیحیان دارد از برخی فعالیتهای رسانهای و تبلیغاتی پرهیز میکند بنابراین باید تا حدودی به اینها حق داد چرا که لابیهای صهیونیستی بسیار قوی است و اینها را اذیت میکند.
خود واتیکان به دلیل ترسهایی که از ایجاد فشار علیه مسیحیان دارد، از برخی فعالیتهای رسانهای و تبلیغاتی پرهیز میکند چرا که لابیهای صهیونیستی بسیار قوی هستند
خرداد ماه سال گذشته نیز هیئتی آمریکایی شامل 8 کشیش کاخ سفید و یک نفر از شورای مسلمانان آنجا
برای نخستین بار به ایران آمدند منتها ما ترجیح دادیم که چنین حضوری رسانهای نشود چرا که میدانستیم در صورت رسانهای شدن بلافاصله لابیهای صهیونیستی شروع به ایمیل پراکنی علیه این هیئت میکنند و آنها را علیه جامعه اروپا و آمریکا میشورانند در این صورت قبل از اینکه ما کاری از پیش ببریم ، به صورت منفی تأثیرات این حضور در ایران ظاهر میشود.
خلاصه زمانی که گروه اعزامی آمریکایی از ایران خارج شدند پس از مدتی ما مصاحبههایی درباره حضورشان در ایران داشتیم حتی یادم است اینها بازدیدهایی از بازار تهران داشتند و با چشم خود مشاهده کردند که مردم به زندگی عادی خود در شرایط تحریم ادامه میدهند و بسیار هم تعجب کرده بودند. حتی آقای هانتر از کشیشان کاخ سفید میخندید و میگفت که آمریکاییها نشستهاند و فکر میکنند زندگی در ایران فلج شده است، باید با چشم خودشان ببینند که چطور مردم زندگی روزمره میکنند!
بهرحال همین رفتوآمد و حضور این کشیشان در کاخ سفید بر اوباما نیز تأثیرگذار بود چرا که اینها شخصیتهایی بودند که رأیشان مورد اطمینان و مهم بود زمانی که واقعیتهای جامعه را با حضور در شهر مقدس قم و تهران دیدند با مراجع تقلید صحبت کردند و این دیدهها را با شنیدههایشان از صهیونیستها درباره فشار علیه مردم در ایران مقایسه کردند و توانستند به خوبی در آمریکا اظهار نظر کنند حتی یکی از آنها در ایران میگفت که اگر تصمیم گرفتم مسلمان شوم، شیعه میشوم و بنده هم میگفتم که ریشه ادیان یکی است و این نشان میدهد که شما یک مسیحی واقعی هستید ما هم حضرت مسیح (ع) را نظیر پیغمبر خودمان دوست داریم.
بنابراین تمام این دیدارها فرصتهای طلایی بود که به صورت نرم نقطه گذاری کنیم و در نهایت یک نقاشی زیبا تا پنجاه سال دیگر ظاهر و بخشی از حقیقت اسلام روشن شود.
*شما خودتان هم نمونه این لابیهای صهیونیستی را در زمانی که به عنوان رایزن فرهنگی در اروپا بودید مشاهده کردید؟
-بله بنده پیشتر که به عنوان رایزن فرهنگی در انگلستان فعالیت میکردم نمونه چنین مشکلاتی را مشاهده کردم، خاطرم است هفته فرهنگی ایران که قرار بود در یکی از دانشگاههای انگلستان برگزار شود، همزمان با انتخابات سال 88 و سنگین شدن فضای جهانی علیه ایران شد در همان زمان یک تعداد ضدانقلاب ایران هم شروع به ایمیل باران ریاست این دانشگاه علیه ایران کردند ما هم که این ایمیلها را دریافت کردیم و دانشگاه را متقاعد کردیم که هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد و برنامه برگزار شد و حتی یک نفر از اقلیتها در مراسم هم تصمیم به اغتشاش داشت و سؤالاتی میپرسید تا نمایندگی ایران در انگلستان را زیرسؤال ببرد اما رییس دانشگاه پاسخی درخور به او داد و مطرح کرد که اینجا محیطی علمی است و این هم کنفرانسی برای هفته فرهنگی است هیچ ربطی به حمایت از آزادی مردم در ایران و مسائل دیگر ندارد!
در دانشگاه لندن هم یک سالی 22 بهمن مراسم برگزار کردیم اما سال بعدش به دلیل بمباران ایمیلها به رییس دانشگاه به ما اجازه برپایی مراسم را در دانشگاه ندادند نهایتاً ما هم که کارت دعوتها را پخش کرده بودیم، هتلی نزدیک دانشگاه با هزینه زیاد گرفتیم تا برنامه با حیثیت و آبرو برگزار شود.
با این مثالها نشان دادم که در برخی مکانها ما نیاز به تبلیغات نداریم چرا که کار ما را خراب میکند حتی زمان تحریمها خاطرم است که برخی مسئولان مصاحبه میکردند که چه تحریمی ما به راحتی با فلان شرکت و فلان شرکت کار میکنیم! خیلی سریع صهیونیستها یقه آن شرکتها را گرفته و آنها را از ارتباط با ایران منع میکردند همین باعث شد که یک مرتبه از سال 91، 92 تمام درهای عرصههای اقتصادی، تجاری، بیمهای و ...به روی ما بسته شود درحقیقت اینها از خود ما برای مبارزه با ما استفاده کردند.
*در صحبتهای ابتداییتان درباره مبارزه با افراطیون در جهان اسلام اشاره کردید، لطفاً بفرمایید که آیا در برخورد با این گروهها نظیر تکفیریها و داعش اختلاف نظری در بین علمای ادیان وجود دارد و آیا با این گروهها میتوان گفتوگو کرد؟
-در واقع ما در برخی از نشستها تلاش کردیم تا مسئولیتپذیری رهبران ادیان را نسبت به تأثیرگذاری بر سیاست مداران به عنوان راهکار عملی مقابله با افراطیون بالا ببریم، بنابراین به اینها گفتیم که از نظر دینی موظف هستند از سیاست مداران بخواهند تا کاری در این راستا بکنند نظیر کاری که پاپ انجام داد و از اوباما خواست به سوریه حمله نکند، بهرحال اینها سیاستهای ادیان است که سیاست مداران را به کارهایی ترغیب میکند و بعضا هم جواب میدهد.
گفتوگو با گروههای افراطی بی فایده است چرا که اینها اعتقادی به شنیدن و ارتباط با دیگران ندارند و با همه در جنگ هستند
در نشست اخیری که در قزاقزستان شرکت کردیم و اتفاقاً آقای بانکیمون نیز در این نشست حضور داشت یکی از تلاشهای ما این بود که پیش از برپایی کنفرانس عمومی کارگروهی به عنوان نمایندگی ایران برپا کنیم و در آن تأکید کردیم که باید راهکارهایی پیدا شود تا مجامع مسئول بینالمللی نسبت به نقش آفرینی رهبران ادیان در مسائل جهانی جایگاهی داشته باشند، بانکیمون هم این توصیه ما را قبول کرد و در سازمان ملل جایگاهی برای نقش آفرینی ادیان در آینده و صلح و مدیریت جهانی و مبارزه با خشونت ایجاد شد.
اما در ارتباط با وهابیها و سلفیها نخست باید به این نکته توجه کنیم که ما قدرت اجرایی نداریم و ابزارمان منطق، مستندات دینی و عقلانیت است بنابراین باید بگویم که گفتوگو با اینها بی فایده است چرا که گفتوگو زمانی حاصل میشود که طرف مقابل هم آمادگی شنیدن داشته باشد اینها این آمادگی را ندارند به این دلیل که معتقدند مسلمان و غیر مسلمان در اشتباه و انحراف است و باید با همه جنگید وقتی چنین فضایی حاکم است گفتوگو حاصل نمیشود و کار بی حاصل هم از بین بردن انرژی و زمان است، با این حال ما بدنبال این بودیم که با حامیان آنها گفت وگو کنیم که یک مجموعه دولتها حامیان آنها هستند بنابراین باید با مجموعهای سیاست مدار از طریق نخبگان ادیان وارد کار شد و اینها را وادار به عدم حمایت از افراطیون کرد در این صورت زوال این گروهها حتمی است.
*آیا گفتوگوهای ادیان در ارتباط با همجنسبازان در جهان نتیجهای داشته و در این راستا چه برنامهای داشتهاید؟
-به هرحال در برخی نشستها اشاراتی کردیم و ملاقاتهایی هم در این زمینه با واتیکان و کلیسای دیگری که درباره این موضوع موضع گرفته است، داشتهایم و تلاش کردیم تا آنها اقدامات عملی بکنند و پاپ هم در اظهاراتش اشاراتی در گفتوگوهای ادیان برای ما ارسال کرده است.
*بهرحال اگر مخالفت ها عملیاتیتر شود آیا نمیتوان کار جمعی بهتری انجام داد و از دستگاهها هم کمک گرفت تا این جریانی که در دنیا فساد ایجاد میکند، متوقف شود؟ به اعتقاد شما این هماهنگیها کار نهادی نظیر دیپلماسی ادیان نیست؟
-بله همینطور است البته اگر ابزارش هم فراهم شود به این دلیل که صرف گفتن این مسائل به نمایندگیها و ملاقاتها کافی نیست کما اینکه این اتفاقات پیشتر هم افتاده منتها خود کلیساها و مسیحیان یک مسائلی را در نظر دارند و اجازه نمیدهد این مسائل در دانشگاهها و بین نخبگان و ... تبدیل به یک موج شود، وگرنه صرف صحبت کردن الان مطرح میشود اما برخی ملاحظهکاریها که کلیساها دارند مانع میشود و شاید آنها تصور کنند اگر این مسائل زیاد علنی شود یک عده مخالفت میکنند و مشکلاتی ایجاد میشود.
بنابراین سیاست محافظهکارانه در پیش گرفته شده است با این حال ما اعتقاد داریم همین که پاپ و وزیر فرهنگ واتیکان صحبتی کنند که در خلقت خداوند نباید دست برد و خداوند هم انسان را زوج زن و مرد خلق کرده کسی نمیتواند سنت الهی را تحت این عنوان تغییر دهد، این حرکت نتیجه بخش است اما به این دلیل که تصور سیاسی و مناقشهبرانگیز از آن میشود و پشت تمام این مباحث نیز صهیونیستها هستند، بنابراین مسیحیان هم به این حد که سمیناری برگزار کنند، اکتفا میکنند حتی سال گذشته در ایتالیا سفیر ایران بیان کرد که این موضوع مطرح شود و درست نیست که شما در قبال این مسئله سکوت کنید و یک عده از سوی دیگر جلو بیایند بنابراین در دستور کار دیپلماسی ما مقابله با همجنسگرایی است.
*مبحث دیپلماسی که مطرح میشود مجموعهای از گفتوگوها و عملکردهای متفاوت به ذهن میرسد شما به عنوان بخشی از جریان دیپلماسی فرهنگی متعلق به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با دستگاه دیپلماسی کشور مرتبط هستید، مجموعه عملکردهای شما به فرآیندی که عملیات دقیق و ملموس انجام میشود منجر میشود. امروز ما با بحرانهای مشخصی در جهان مواجه هستیم نظیر جریانات میانمار یا آفریقای مرکزی و نیجریه چه برنامههای دقیقی در این زمینه دارد و برای جلوگیری از فجایع رهبران بودایی، مسیحی و اسلام چگونه وارد صحنه عمل شدهاند؟
-البته شاید هنوز به اندازه کافی وارد صحنه عمل نشده باشیم دلیلش هم این است که برخی دولتها زیر بار این مسائل نمیروند زمانی که ما درباره همین میانمار صحبت میکردیم رهبران بودایی میگفتند که این مسئله قومی است نه دینی یا مثلً اختلاف مرزی است! بنابراین متقاعد کردن این رهبران هم حتی زمان میبرد تا زمانی که بتوانیم مسیحیان و رهبران خود بودا را هماهنگ کنیم.
در شورایی که در کره همزمان با اتفاقات میانمار برگزار شد ما تلاش کردیم رهبران را متقاعد کرده و حتی تئاتری برای آنها اجرا کنیم و مظلومیت مردم میانمار را به رهبران نشان دهیم حتی هیئتی با حضور آیتالله تسخیری و دو تن دیگر به سریلانکا و تایلند فرستادیم تا با رهبران بودایی تماس حاصل کنند سال بعدش هم هیئتی از میانمار به تهران آمدند تا کم کم مسئله حل شد تمام این کارهای عملی در قالب دیپلماسی فرهنگی و دینی انجام میشود.
متقاعد کردن رهبران دینی برای مقابله با عدهای که طرفداران ادیان را میکشند یا آزار میدهند، دشوار و زمانبَر است
زمانی که در فرانسه به پیامبر (ص) توهین شد ما با شورای جهانی کلیساها تماس گرفتیم و گفتیم که موضعشان را مشخص کنند آنها هم گفتند که محکوم میکنند و خلاصه بیانیه صادر کردند و خیلی از رسانهها هم در اروپا و آمریکا آن را منتشر کردند.
بنابراین دادن بیانیه و اعلام مواضع دیپلماتیک بخشی از کار ماست با این حال بخشی از کارهای فرهنگی ما به دلیل نگاه مسئولان ارشد نظام درباره بحث بودجه بر زمین مانده است چرا که اگر ما بخواهیم از ظرفیتهای خود استفاده کنیم نیازمند بودجه چند برابری هستیم، البته امسال نسبت به سال گذشته بودجه ما چهار برابر شده است ولی بازهم نیازمند بودجه بیشتری هستیم چرا که در برخی کنفرانسها نمیتوانیم شرکت کنیم، مثلاً سال گذشته میتوانستیم در پارلمان ادیان آمریکا حضور داشته باشیم ولی به دلیل نبود بودجه نتوانستیم، بنابراین هر کاری هم که بخواهیم انجام دهیم باید به اندازه وسعمان فشار بیاوریم و بیش از آن نمیتوانیم.
*این بودجه از سوی سازمان فرهنگ و ارتباطات تخصیص مییابد؟
-بله خیلی تلاش کردیم که بودجه ما فرا سازمانی شود دو بار هم حتی تشکیلات نوشتیم و به ریاست جمهوری بردیم ولی توان وجود نداشت و فعلاً مسئله مسکوت مانده است.
*از کانالهای دیگری نظیر مراجع تقلید و دیگران نمیتوانید وارد شوید؟
-فعلا که موفق نبودیم خیلیها البته دلشان میخواهد که کمک کنند ولی دستشان تنگ است، بعضیها هم میخواهند کمک کنند اما به شریطی که خودشان وارد عمل شوند و هیئت اعزام کنند، درحالیکه این کار نتیجه نمیدهد و حتی ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد، چون تعریف آنها از گفتوگوی بین ادیان متفاوت است. به همین دلیل دفتر مقام معظم رهبری هرگونه فعالیت در این باره را صرفاً با هماهنگی مرکز گفتوگوی ادیان مجاز دانستهاند.
تمام این کارها هم به این دلیل بوده که بدبینیها و فشارهای بینالمللی علیه ایران کمتر شود و حقوق بشر نتواند ادعای خود را علیه اقلیتهای دینی در ایران ثابت کند. اینها به دنبال بهانهای هستند تا به ایران فشار بیاورند و اگر این کار را بتوانند بکنند کل جهان را علیه ما بسیج میکنند، بنابراین عملکرد ما مدیریت شده است و تلاش داریم رفتار جمهوری اسلامی ایران با اقلیتهای دینی برگرفته از سنت اهل بیت(ع) و رأفت اسلامی و هموطن ایرانی باشد.
*ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.
-من هم از شما متشکرم.
منبع:فارس